با تقدم آموزش بر رفع نواقص نمیتوان گام مهمی برای بهبود وضعیت تعاونیها برداشت
به گزارش روابط عمومی سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی، علیرضا میردیده اولین مناظره کننده در مقام موافقت با گزاره گفت: همانگونه که از گزاره قابل دریافت است، مسئله برطرفسازی ضعفهای ساختاری و گسترش آموزش و فرهنگسازی در حوزه تعاون، از چالشهای این بخش محسوب میشوند و از مفروضات گزاره هستند و آنچه که محل نزاع گزاره است، تقدم و تأخر رسیدگی به هر یک از این چالشهاست.
وی ادامه داد: منظور از ضعفهای ساختاری بخش تعاون، مجموعهای از مشکلات و نارساییهای حقوقی، اقتصادی و سیاستگذاری است که به علتهای درونزا و برونزا، مانع از توسعه و عملکرد مناسب بخش تعاون میگردد. نیز، منظور از آموزش و فرهنگسازی، آشنایی بیشتر آحاد جامعه با اقتصاد تعاونی، آموزش اصول اولیه و حرفهای آن و همچنین رواج روحیه همکاری و همدلی و ارائه الگوی اخلاقی مناسب است.
وی در بیان استدلال خود در موافقت با گزاره فوق اذعان داشت: ما فرض میکنیم که آموزش و فرهنگسازی درباره تعاون، نسبت به برطرفسازی ضعفهای ساختاری بخش تعاون تقدم دارد، در این شرایط، بایستی فرض کنیم که با وجود مشکلاتی نظیر عدم تأمین مالی مناسب از سوی تعاونیها، تکنولوژی تولید ناکارا، مقیاس تولید هزینهبر، سیاستهای اقتصادی کلان متضاد با اقتصاد تعاون، تودرتویی نهادی، عدم وجود استراتژی صحیح حمایتی از سوی وزارت تعاون و ابزارپنداری تعاون از سوی دستگاههای دولتی، بایستی رفع این معضلات را به تأخیر انداخت و بر فرهنگسازی و آموزش اقتصاد تعاونی پرداخت. نکته اساسی آن است که با فرض موفقیت در امر آموزش، و فرهنگسازی، آیا این دانش و فرهنگ کسبشده، از حالت بالقوه امکان تبدیلشدن به حالت بالفعل را دارند؟
وی خاطرنشان کرد: زمانی که دولت به عنوان مهمترین و بزرگترین نهاد اجتماعی به آموزشهای عمومی و تخصصی جامعه بپردازد و همچنین، فرهنگ تعاون را در جامعه گسترش دهد، اما در عمل، ساختارهای تعاونیها به سبب ضعفهای موجود، دچار نارسایی ذاتی باشند، این دانش و فرهنگ، نمود عینی پیدا نخواهند کرد و در عمل، هزینههای انجامشده، چه از منظر مادی و چه از منظر غیر مادی، هدررفته محسوب میگردد.
ریشههای اصلی این ناکامی، در دل نقصهای ساختاری تعاونیها قرار دارد. زمانی که تعاونیها به سبب سیاستهای نادرست اقتصادی و نگاه ابزاری، به جولانگاه رانت و فسادجویی تبدیل شدهاند، آموزش صحیح و فرهنگسازی، نمیتواند گام مؤثری برای بهبود این وضعیت باشد. یا زمانی که علاقهمندان به بخش تعاونی و تاثیریافته از برنامهها و آموزشهای تبلیغی، از همان ابتدای امر با مشکلاتی مانند بوروکراسی دولتی پیچیده، ناتوانی در کسب سرمایههای لازم، عدم وجود رقابت اقتصادی به سبب تسلط دولت و مسائلی از این دست، روبهرو شوند، صرف وجود فرهنگ و آموزش مناسب، نمیتواند بر این موانع غلبه پیدا کند و نتیجهای جز شکست نخواهد داشت.
علاوه بر این، با فرض مؤثر واقعشدن تقدم آموزش و فرهنگسازی، سخن از متولی آموزش به میان میآید که با توجه به ساختار و توانمندیهای دولت، نهادی بهتر از آن یافت نمیگردد. در این بین، بایستی توجه داشت که هنگامی که دولت، به عنوان یکی از عوامل اصلی وضعیت نابهسامان تعاونیها، نخست نه واجد سرمایه اجتماعی نهادی لازم است، چرا که خود مهمترین مقصر این وضعیت است.
تا هنگامی که سیاستهای تشکیلدهنده ساختار تعاونیها در ایران، تصحیح نگردد، آموزش و گسترش فرهنگ تعاون، نه از موفقیت برخوردار خواهد بود و نه آنکه به نفع دولت است که آن را سرلوحه کار خود قرار دهد، چرا که منافع فعلی خود را از دست خواهد داد.
اگر قرار است که دولت، وظیفه آموزش و فرهنگسازی را برعهده داشته باشد، لازم است که در ابتدا به تصحیح ساختار تعاونیها و رفع نواقص آن بپردازد تا هم درگیر تضاد منافع نباشد و هم از سرمایه اجتماعی لازم برای امر آموزش، برخوردار باشد.
با تقدم آموزش بر رفع نواقص، نمیتوان گام مهمی برای بهبود وضعیت تعاونیها برداشت و بایستی بیش از هر اقدامی به تصحیح ساختار تعاونیها پرداخت و میان دو چالش مهم، رفع نواقص ساختار تعاونیها بر آموزش و فرهنگسازی تقدم دارد.
ماهشید وزیری مناظره کننده اول تیم مخالف با توجه به متن گزاره به صورت خبری مسئلهای را در ارتباط با ضعف ساختاری تعاونیها توضیح میدهد و عنوان میکند برطرف سازی ضعفهای ساختاری اولویت به آموزش و فرهنگسازی در این حوزه دارد.
وی ادامه داد: برطرف کردن ضعفهای ساختاری در نظام تعاونیها یک رابطه ی دوطرفه علت و معلولی است که به صورت رفت و برگشتی مکرر با آموزش و فرهنگ در این حوزه میباشد و در واقع تناوب زمانی را خواهیم داشت. به معنای ساده تر برطرف سازی ضعفهای ساختار تعاونیها توامان با آموزش و فرهنگسازی در این حوزه میباشد و هیچ اولویتی نسبت به یکدیگر ندارند.
وزیری با بیان اینکه برای بهره بری حداکثری یک سازمان در ساختار، مکانیزمهای ورودی و خروجی را از جز به کل میتوان به طور کامل پیاده سازی کنیم تصریح کرد: در ارتباط با مکانیزم فرهنگ و آموزش یک نقش اساسی دارد.
وی ضمن اشاره به اینکه آموزش به معنای انتقال دانش و آگاهی است گفت: دکتر شکیبا مقدم بقای هر فرهنگی را بر آموزش بیان میکند و تنها با آموزش است که میتوانیم انسان هایی نو آور و سازنده بسازیم.
وی با بیان اینکه اساس تعاونی ها مردم نهاد و کارکنان آنها همه مردمی هستند اذعان داشت: تا وقتی فرهنگ سازی و آموزش نیروی متخصص نداشته باشیم در مکانیزم های رفتاری دچار مشکل خواهیم شد.
محمد پیری دومین مناظره کننده تیم موافق گفت: مناسبات اجتماعی که اقتصاد هم زیر مجموعه آن است تک خطی و مکانیکی نمی باشد که بخواهد علت و معلولی بیان شوند وتمام ادعای ما این است که یک تقدم تاخری در بازههای زمانی بین اینها وجود دارد و مناسبات اقتصادی و مادی به مناسبات فرهنگی تقدم دارد.
وی تصریح کرد: در حال حاضر تعاونی ها عاملی برای دور زدن قوانین و فساد و رانت بر حوزه های دیگر شده اند حا این سوال مطرح است که وقتی اوضاع چنین است آموزش و فرهنگ چه تاثیری بر این موضوع دارد؟
وی ادامه داد: ادعای ما این است که وقتی که مناسبات مادی و اقتصادی گسترش بیابد فرهنگ وآموزش هم جای خود را در عرصه و مناسبات اجتماعی پیدا میکنند.
مهکامه رمضانی در زمان دومتیم خود گفت: فرهنگ وآموزش از ساختار جدا نیست بلکه از زیر شاخه های ساختار هستند به طوریکه نمیتوان گفت این دو معقوله جدا از هم هستند یا بر هم تقدم وتاخر دارند.
وی افزود: شما وقتی میخواهید تغییر ساختار انجام دهید یا نقاط ضعف آن را برطرف کنید مهره اصلی ای که در دست دارید کارکنان هستند که بدون داشتن زیر بنای فرهنگی و آموزش نمیتوانند فرهنگ را به نتیجه مطلوب برسانند.
وی با تاکید بر اینکه نباید قوانین را با ساختار اشتباه بگیریم تصریح کرد: تغییر ساختاری ای که قبل آن آموزش و فرهنگسازی نداشته باشیم یعنی شما بیایید یک سری تغییرات را از بالا به پایین ایجاد کنید کارکنان از خودشان مقاومت نشان میدهند، تصحیح یک ساختار نیاز به پیش زمینه دارد که این جز با فرهنگ سازی و آموزش صورت نمیگیرد.
نظر شما :