بیانیه سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی خراسان رضوی در محکومیت حادثه تروریستی دانشگاه کابل
در متن این بیانیه آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
انالله و انا الیه راجعون
با تقدیم صمیمانهترین سلامها و درودها خدمت ملت عزیز افغانستان بالاخص جامعه فرهیخته دانشگاه کابل.
از ورای این کلمات و جملات، با بغضی فروبرده و قلبی اندوهناک در غم از دست دادن برادران و خواهرانمان در پی حملات ددمنشانه تروریستی به کانونهای خرد و دانشورزی این کشور، که نشانگر عناد ذاتی تروریستهای خبیث با علم و اخلاق است، عمیقاً مراتب همدردی خود را با شما ملت غیور و صبور افغانستان اعلام میداریم.
اگر کتاب پرماجرای تاریخ اساطیر کابل را ورق بزنیم، میبینیم این شهر در حافظه خود، خاطرات روزهای تلخ و شیرین زیادی از جمله دلدادگی زال و رودابه در اوج عشق و به قتل رسیدن جهان پهلوان رستم دستان در اوج حسرت را ثبت کردهاست. اما آنچه از ورای این وصالها و فراقها، تلخیها و شیرینیها و رویشها و ریزشها سربلند بیرون برآمده، کابل و کابلنشیناناند. داستان هشتاد و اندی سالهی دانشگاه کابل نیز متاثر از آنچه بر سر این شهر آمده، پرفراز و فرود است. از روزی که امیر حبیب الله خان لیسه حبیبیه را بنیان گذاشت تا زمانی که نادرشاه و ظاهر شاه دانشگاه کابل را بنا نهادند، دانشگاه همواره کانون تحولات سیاسی افغانستان بوده است. به طوری از مکتب حبیبیه، مبارزان مشروطه اول و از دل دانشگاه کابل مبارزان مسلمانی همچون احمد شاه مسعود، ببرک کارمل، نجیب الله و حفیظ الله امین تقدیم افغانستان عزیز شدند.
خط آتشی که امروز گروهکهای تروریستی بر دانشگاه کابل گشودند، امتداد جفایی است که گروهکهای پیشین سالهای مدید بر نهادهای علمی کابل همچون دانشگاه طبی، دانشگاه پلی تکنیک و دانشگاه تعلیم و تربیت شهید استاد ربانی این شهر روا داشته و میدارند.
باور داریم که نهال علم از خون پاک جوانان سلحشور افغان که در راه کسب دانش بیگناه بر خاک ریخته شد، آبیاری میشود و ثمره آن درختان تنومندی است که نسلهای آینده این کشور و بشریت در زیر سایه آن صلح و خردورزی را تجربه خواهند کرد.
شرح همدردی همیشگی بین ما و شما که حتی توطئههای تحمیلی استعمارگران و مزدوران داخلی دو کشور نیز نمیتواند بر آن خدشهای وارد سازد، در این مجال نمیگنجد اما شعری از حسن مبارز به خوبی آن را توصیف نموده:
ما دو همسایۀ هم، حامیِ هم، بیداریم
حرمت شادیِ هم، حرمتِ غم را داریم
گرچه امروز دو نیمایم و دو عنوان هستیم
ما دو جسمیم ولی یک دل و یک جان هستیم
ما همان بلخ و بخارا و خراسان هستیم
همگی روی به یک قبله مسلمان هستیم
سرنوشتی که یکی هست جدا بیمعناست
ما یکی بوده و هستیم دوتا بیمعناست
ما شهیدان به خون خفتۀ باور هستیم
همه در کشتی تاریخ، شناور هستیم
چشمتان کور که ما نخل تناور هستیم
چه بخواهید و نخواهید، برادر هستیم
انتهای پیام
نظر شما :