آیا موزههای غربی باید آثار باستانی را به کشورهای مبدأ آنها بازگرداند؟
به گزارش روابط عمومی سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی، در نهمین مناظره مسابقات مناظره دانشجویان کشور گروه «آشتی» به عنوان گروه موافق و گروه «یک» به عنوان گروه مخالف در خصوص گذاره موزههای غربی باید آثار باستانی را به کشورهای مبدأ آنها بازگرداند، به مناظره پرداختند.
امیر حسین توحیدیفر از گروه موافق گفت: تعریف کلید واژه کشورهای مبدع: کشورهایی است که حق مالکیت بر آثار باستانی دارند. موزه های غربی محلی هستند که این آثار باستانی در اثر اتفاقات تاریخی مثل قاچاق، جنگ یا مستأمره بودن کشورهای دارای تمدن تاریخی به کشورهای دارای موزه برده شدهاند.
وی ادامه داد: اثار باستانی بزرگ ترین اسناد و مدارک بازگویی تاریخ ملت های باستانی است و نشان دهنده هویت تاریخی یک ملت در میان سایر ملت ها و وسیله اشنایی با ان ملت و تمدن است. در اثر اتفاقات نامبارک این آثار وارد موزه های سایر کشورها شده اند. نبود این اثار در کشورهای مبدع که حق مالکیت بر انها دارند باعث جعل تاریخ می شود. اگر آثار باستانی را با تعبیر اموال عمومی طرح کنیم این سؤال پیش می آید که ایا اموال عمومی مربوط به مردم یک کشور نیست؟ آیا اثار ملی نیست؟ مربوط به تمام ملت ها است؟ یا مربوط به مالکان آنها هستند یا متعلق به کشورهایی هستند که در اثر قدرت آنها در جهان این آثار را به دست آورده اند؟
توحیدیفر تصریح کرد: در باب فرهنگ، برای شناخت و فهم یک ملت ناگذیر این اثار باید در دسترس باشند و در مورد آنها تحقیق شود. در مباحث دینی هم همین مطرح شده است. در قرآن مطرح شده تاریخ خود را نگاه کنید و عبرت بگیرید. اگر این آثار در اختیار ما باشند و در مورد انها تحقیق کنیم از گذشتگان درس می گیریم از قدرت های سابقی که در کشورهای خودمان بودهاند.
وی افزود: ممکن است برخی از کشورها در اثر استثمار بگویند ما این آثار را تحویل نمی دهیم در اینجاست که کشورها باید از نظر دیپلماتیک خود را قوی نگه دارند.... (زمان شش دقیقه اول به پایان رسید)
مهدی نادری نژاد از گروه مخالف هم در اولین قسمت از سخنان خود، گفت: قبل از انقلاب قانونی تصویب شده است که بر اساس ان آثار باستانی جزو اموال عمومی است و متعلق به ایران است. اما آیا همه اثار این ویژگی را دارند که وقتی کشف شدند آن قانون وجود داشته؟ کشورهای توسعه نیافته در قدیم دارای تمدن بودند اما روند پیشرفت آنها کند شده و آثار تاریخی دارند که کشف شده است؛ اما چرا کشف شده و در آن کشور نگه داری نشده است؟ مسئله اول تکنولوژی حفاظت از آنها است. نگه داری انها حساس است، نباید در معرض نور باشند پرتوافکنی موزه ها اهمیت دارد به یک اثر تاریخی اگر نور شدید تابیده شود مکانیسمها و روند فرسایش را سریع می کند اگر این اثار در خلاء نگه داری نشود موجب اکسیده شدن آن اثر می شود.
وی ادامه داد: ما موافق گروه موافق هستیم که این اثار هویت گذشته و شناسنامه بشریت هستند و باید در نگه داری از آنها اهتمام داشت. مورد دوم که مطرح شد این بود که از این آثار عبرت بگیریم، پس نیاز به تحقیق داریم که تکنولوژی تحقیق در کشورهای پیشرفته وجود دارد. مسئله سوم هم فرهنگ نگه داری آثار است. اما نه تنها فرهنگ نگه داری این اثار در مردم نیست بلکه بر روی آنها خاطره هم می نویسیم. در موزه نوشته می شود عکس برداری با فلش ممنوع اما ما این کار را انجام می دهیم. مسئولان هم باید بخواهند از آثا نگه داری شود و چون نیست، همه اینها باعث می شود که بخواهیم الزامی به بازگرداندن اثار به کشورهای مبدأ نباشد.
مسلم سلیمان از گروه موافق هم گفت: مهندسی فرهنگ با توجه به مطالعات علمی که در حوزه فرهنگی دارد، وارد حوزه جامعه شناختی می شود که در سیاست گذاری داخلی کشورها می تواند تأثیر گذار باشد. سیاست هایی که در کشورها برای بازگردادن آثار تاریخی باید ارائه و تنظیم شود به چه نحوی است؟ این حق شامل حق و حقوق ملی و بین المللی است. که حقوق داخلی آن را قانون ۲۰ ماده ای ۱۳۰۹ شورای ملی تصویب کرده و اشاره می کند اگر حق حفاری و مالکیت قبل از این تاریخ هم داده شده باطل است و آثار کشف شده متعلق به دولت است و دولت اولویت خرید این آثار را هم دارد.
وی افزود: در معاهدات بین المللی هم این روند را داریم. سؤال این است که اگر بخواهیم نحوه نگه داری اثار را دلیل تحویل دادن آثار به بیگانه قرار دهیم شانه خالی کردن از مسئولیت است اگر قرار است مطالعه علمی صورت گیرد می توانیم از باستان شناسان غربی دعوت کنیم که در ایران آن را انجام دهند.
محمد کریم اسکندری از گروه مخالف گذاره هم گفت: وقتی یک کشور سرمایه گذاری می کند، آثار را کشف میکند از آن برای جذب توریست هم استفاده میکند. ما یکی از قربانیان این قضیه حساب می شویم آنهایی که داخل ایران هستند یا نابود شده اند یا در حال نابودی هستند اما معادل آنها در موزه لوور نگه داری می شود و مثل روز اول است.
وی در مورد مسائل حقوقی این موضوع سؤال کرد: ایا این آثار متعلق به یک مرز و داخل یک مرز هستند؟ سر سرباز هخامنشی را به فرض که برگرداندیم، به تهران اورده میشود، اما مردم فارس می گویند که باید در شیراز باشد، اهالی مرو دشت هم میگویند باید اینجا باشد. اینطور چیزی از آن نمی ماند مگر چند توریست می توانند ان را ببینند اما در لوور همه مردم می توانند. همچنین واضح است که توان نگه داری نداریم اما هر کسی مجوز داشته باشد می تواند با استفاده از تکتولوژی انها بر روی اثار تحقیق کند اثار مربوط به بشریت است نه یک کشور.
توحیدی فر از گروه موافق هم گفت: این مشکل که امکان نگه داری در کشورهای جهان سوم مثل افغانستان نیست را راحت می شود حل کرد. بحث مالیکت هست ایا ما مالکیت سر سرباز هخامنشی را در اختیار داریم؟ حق مالیکت در اختیار ما است اگر آنها از نظر اقتصادی سرمایه گذاری می کنند ودرامد کسب می کنند ایا درآمد به دست ما می رسد؟ حق مالکیت را به ما بدهند ما تصمیم گیری می کنیم که در فرانسه نگه داری شود یا در ایران و … بحث اصلی من این است که حق مالکیت را بدهند که من به واسطه ازادی اختیار خودم در اموالم تصمیم گیری کنم که به کجا بدهم. چیزی هم گیر ملت خودم بیاید.
وی ادامه داد: البته بحث اینکه ایا توانایی نگه نداریم، جداست. اگر موزه ها را قوی تر و تخصصی تر کنیم مردم میایند و از تاریخ خودشان استفاده برند. توریست ها در کشورهای دیگر از اثار ما استفاده می کنند و پولش را به جای دیگر می دهند چرا به ایران نیاید؟ این پول و کسب و کار چرا به اقتصاد خودمان تزریق نشود؟ البته طی سالهای اخیر رایزنی کردیم که اموال را بیاوریم برخی قبول کردند برخی نه.
مهدی نادری نژاد از گروه مخالف نیز گفت: بحث ما، نمی خواهیم نیست بحث ما نمی توانیم است. ما خوشحال می شویم که آثار تاریخی داخل ایران بیاید اما در صورتی که بتوانیم از انها استفاده کنیم. فرانسه از این آثار استفاده می کند چون بابت نگه داری آنها هزینه می کند. اما چرا حق مالکیت ما را نمی دهد؟ چون حق مالکیت را برای خودش می داند و طبق قانون نمی توانیم پیگیری کنیم. اینکه گفتیم حق خریداری اثر با دولت است؛ دولت وارد حراج ها شود و اثری که متعلق به خودمان است را خریدار کند؛ باید خریداری کنم (هر چند معتقدم اثر متعلق به ما نیست).
سلیمانی از گروه موافق در جمع بندی نظرات گروه خود، گفت: دوستان قوانین و صحبت را قبول داشتند. اشاره کردند به زمان کشف آثار و تغییر جغرافیایی کشورها و اینکه در چنین مواقعی آیا هویت ملت ها و خود ملت ها از بین می روند؟ مثلاً با فروپاشی شوروی هویت ملت ها از بین روفت. ایا هویت ایرانی بودن بین کشورها از بین رفته؟ خیر. چیزی که در این گذاره باید مد نظر قرار داد حق و عرف است. باید بر روی این دو مقوله بحث میشد. دوستان بر مبنای عرف بین المللی گذاره را مطرح و دیدگاهی که از عصرهای گذشته بر مبنای نگاه سرمایه داری و بورژوازی بود را مصادره به رأی کردند.
وی تأکید کرد: البته هیچ قانونی نیست که نتوان آن را تغییر داد و اینکه می گویید ان کشورها صاحب اشیاء تاریخی هستند این بر اساس عرف بین الملل است اما آثار ملی باید جزو بیتالمال محاسبه شوند؛ اگر عدم توان استفاده ملاک واگذاری است، چرا سایر منابعی که امکان استفاده از آن را نداریم مثل منابع معدنی به دیگران واگذاری نمیکنیم؟
سیمانی افزود: در روابط دیپلماتیک اگر روابط حسنه با سایر کشورها داشته باشیم می توانیم با معاهدات مختلف اثار را بازپس بگیریم. اگر آثار در داخل کشور باشد باستان شناسان و محققان در داخل کشور آنها را بررسی می کنند که موجب ارتقا و پیشرفت کشور می شود. و باید در فضای رسانهای به این مسئله مهم بپردازیم و آن را مورد بررسی قرار دهیم.
وی در پایان گفت: گروه مقابل اجرایی بودن یا عدم اجرایی بودن نگه داری در داخل کشور را گفتند اما مسئله اصلی حق مالکیت است.
اسکندری نیز در جمع بندی سخنان گروه خود گفت: گروه رقیب گفتند که اثار به کشور بیاید تا فرهنگ تحریف نشود در ۱۰۰ سال اخیر هر رخدادی در کشور رخ داده مستندترین نوشته ها را خارجی ها انجام دادند. وقتی در داخل است به نفع یا ضرر یک نفر یا گروه مطالب و رخ دادها تحریف می شود اما خارجی ها صادقانه مسائل را می گویند. در مورد معاهده ای که با آفریقا بستند تا اثار را برگردانند، همه آثار را بازنگردانند انهایی را به آنها برگرداندند که اگر در اختیار خودشان بود از بین نمی رفت. تمام آنچه خارج شده را بشماریم که اگر می ماند نابود می شد. مالکیت معنوی آثار متعلق به ما است و هیچ فرانسوی نمی گوید اینها متعلق به فرانسه است اما مالکیت جسم بر دارنده اثر است چون از آثار نگه داری کردند و اگر نمی کردند چیزی دیگر وجد نداشت.
وی این سؤال را مطرح کرد که آیا گذشته متعلق به چند کشور است؟ و پاسخ داد: خیر. گیریم که آثار داخل ایران آمد آیا مورخان می توانند در مورد آن تحقیق کنند؟ از سوی دیگر ما کشورهای جهان سوم همه چیز را می خواهیم به هم ربط دهیم مصلا یک محقق اسرائیلی نمی تواند بیاید در ایراندر مورد آثار تحقیق کند. ما لیاقت نگه داری آثار را نداریم و بهتر است حداقل جایی باشند که اگر فکرمان بازگشتو به جایی رسیدیم که بتوانستیم آثار باستانی را نگه داری کنیم به بازگرداندن آثار شروع کنیم.
نظر شما :