در ایران باید رادیو و تلویزیون خصوصی داشته باشیم
به گزارش روابط عمومی سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی، در ابتدا شیوا نیاری از گروه موافق (تیم آسا) به ارائه دیدگاه پرداخت و اظهار کرد: ارکانهای اصلی دموکراسی شامل برابری، آزادی بیان، آزادی اندیشه و مطبوعات آزاد است که شهید مطهری در این باره فرموده است: موضوع آزادی را باید محور پویایی در جامعه قرار داد و محدود کردن و کنترل آزادی به دست دولت را عامل رخوت، فساد و تباهی ارزیابی کردهاند. رادیو و تلویزیون اصلیترین و محبوبترین وسایل ارتباطی در جامعه هستند که نباید به دولتها وابسته باشند. آزادی بیان و عقیده در حکومت اسلامی از حقوق اساسی مردم است. اعلامیه جهانی حقوق بشر بر این امر تأکید دارد که هر کسی از نظر قانونی حق ابراز نظر دارد و این قانون شامل حق ابراز نظر بدون هیچگونه مداخلهای از سوی دولتها و ذینفعان باید باشد.
وی افزود: بر اساس قانون اساسی، آزادی بیان، آزادی مطبوعات و … از سوی موافقان و مخالفان به رسمیت شناخته شده است. اما فضای تنفس آنچنان که شایسته قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران باشد، باز نبوده است. اگر آزادی بیان در جامعه وجود داشته باشد و هر تفکری بتواند در رسانه خود صحبت کند این باعث افزایش شفافیت و سرعت افشای اطلاعات میشود، در این شرایط وضعیت فساد که در جایجای صداوسیما موج میزند، پایین میآید.
عضو تیم موافق گزاره فوق ادامه داد: به طور کلی سه نوع بیننده داریم؛ دسته اول کسانی هستند که صرفاً شبکههای ایرانی را میبینند که این دسته خود به دو گروه متعهدین به شبکههای ایرانی و گروه دوم کسانیاند که دنبال اهداف خود میگردند. نوع دوم بینندهها، کسانی هستند که شبکههای غیرایرانی میبینند که اینها نیز به دو گروه تقسیم میشوند؛ گروه اول افکار اپوزوسیونی دارند و گروه دوم نیز بر سر لجاجت با انحصاری بودن صداوسیمای ملی روی به این شبکهها آوردهاند. نوع سوم بینندهها نیز کسانی هستند که شبکههای ایرانی و غیرایرانی را میبینند و فقط به دنبال برنامههای خوب میگردند.
در ادامه مناظره جعفر خلیقی از گروه مخالف (تیم عماد) به ارائه بحث پرداخت و گفت: گزاره این است که باید در ایران رادیو و تلویزیون خصوصی داشته باشیم. باید یک واژه کاملاً مشخص و در فرهنگهای مختلف به معنای الزامآوری است، به این معنا که ضرورت وجود رادیو و تلویزیون خصوصی در ایران. واژه باید و ایران در این گزاره اهمیت دارد چرا که شرایط ایران خاص است. گروه ما نه تنها با این گزاره مخالف است بلکه با گزارهای دیگری مثل بهتر است رادیو و تلویزیون خصوصی داشته باشیم مخالف است. این مسیری است که جهان غرب بیش از ۲۰ سال قبل از ما طی کردهاند.
وی ادامه داد: رادیو و تلویزیون خصوصی تنها یک ملاک و معیار برای پخش برنامهها دارد و آن هم میزان مخاطب و میزان تماشاگر و طبعاً درآمدی است که کسب کرده، چرا که نام آن مشخص است؛ رادیو و تلویزیون خصوصی و غیروابسته. گروه موافق چطور تضمین میدهد که بودجه صداوسیمای جمهوری اسلامی در سال ۱۴۰۰ که به مجلس تقدیم شده و ۲ هزار و ۶۱۹ میلیارد تومان است. سال ۹۷ صداوسیما ۱,۷۰۰ میلیارد تومان کسری بودجه داشته علیرغم اینکه ۱,۸۰۰ میلیارد تومان درآمد داشته است. بر این اساس، چطور تضمین میدهید که رادیو و تلویزیون خصوصی ابزاری در دست کسانی نشود! اتفاقاً رادیو و تلویزیون خصوصی ابزاری در دست کسانی میشود که عامل فقر، محدودیت و فساد هستند. رادیو و تلویزیونی که این چنین پایهگذاری میشود دو راه دارد؛ یا باید هر محتوای سخیفی که برای فرهنگ و اخلاق جامعه مشکل آفرین است به مخاطب ارائه دهید؛ مانند همان کاری که در شبکههای ماهوارهای و بعضاً فضای مجازی شاهد هستیم، و یا یک راه ثانویهای وجود دارد و اینکه از قبل سرمایه عظیم برای تولید محتوا در چنین شبکهای را داشته باشید، که آن هم از یک حالت خارج نیست؛ سرمایه نامشروعی که حامیان فاسدی دارد که بانی آن مشکلات هستند. منکر خصوصی سازی نیستیم اما در جمهوری اسلامی در شرایط فعلی، دو باشگاه ما که طرفدار دارد هنوز توان خصوصیسازی پیدا نکردهاند در حالی که درآمد بسیار خوبی از این قضیه میتواند حاصل شود. اما رادیو و تلوزیون جایی برای کسب درآمد نیست، که اگر به این سمت برویم قطعاً محتوا را فدا کردهایم.
خلیقی افزود: در کشور اندونزی از هر ۱۰ برنامه تلویزیونی که در شبکههای خصوصی پخش شده، تعداد ۹ برنامه نهتنها فاقد هر گونه ارزش مثبتی بوده، بلکه آسیبزننده هم بوده است. اگر آمار مشکلات اخلاقی را در کشورها بررسی کنیم، در مییابیم که ارتباط محسوسی بین آزادی رسانه و افزایش مشکلات اخلاقی وجود دارد. به بیان حضرت امام (ره) میزان رأی مردم است، بله. اما حق اصلی مردم چیست؟ این است که چیزهای درست را بشنوند و به ارتقای آنها کمک کند. رادیو و تلویزیونهای خصوصی نه تنها نتوانستند مردم را در مسیر رشد، شفافیت و مبارزه با فساد کمک کنند بلکه حجم اطلاعات زیادی را بر سر مردم آوار کردهاند که آنها را سردرگم کرده است. شبکه منوتو کیفیت بالایی از برنامهها از لحاظ صوتی و تصویری و نه محتوا دارد. سالهایی بدون تبلیغات کار کردند، وقتی به آنها انتقاد وارد شد، تبلیغات را اضافه کردند. چرا چنین هزینهای میکند؟ چون بودجه از پیش مشخص است و هدف نیز از پیش مشخص است. موافق روند صداوسیمای فعلی نیستم، میتواند اصلاحات زیادی اتفاق بیفتد، اما قطعاً رادیو و تلویزیون خصوصی ابزاری در دست قدرتمندان خواهد بود.
زهرا موسوی از گروه موافق (تیم آسا) در ادامه طی سخنانی اظهار کرد: اگر ما از باید صحبت میکنیم، بله این بایدها لازم است باشد تا انحصارها از رادیو و تلویزیون دولتی و ملی برداشته شود. اینکه دنبال رادیو و تلویزیون خصوصی هستیم آن رادیو و تلویزیونی مدنظر است که در ذیل قانون اداره شود. تیم مقابل گفتند کسانی اینها را برعهده میگیرند که از راههای نامشروع پول در میآورند، این در حالی است که شبکه افق با حمایت یکی از مراجع راهاندازی شده، یک شبکه خصوصی است. پخش رادیو و تلویزیون خصوصی برای کسب درآمد است، بله این در جهان ثابت شده و وجود دارد، و یا اینکه میگویند این رسانهها در دست قدرتمندان قرار میگیرند، مگر اکنون رسانه ملی در دست قدرتمندان نیست؟ رادیو و تلوزیون ایران دولتی است و همین امر باعث هزینههای هنگفت شده است. رسانههای ما محدود به رادیو و تلویزیون ملی نیست.
وی افزود: مخالف خدمات ارزنده رادیو و تلویزیون ملی نیستیم. بحث عدم شفافیت و بیاعتمادی است. آزادی بیان در رسانههای ملی ما نیست. در تاریخ ۵ تیر ۱۳۹۹ گزارشی از تحقیق سازمان عدالت و فدراسیون بیالمللی حقوق بشر آمده که صداوسیمای ایران در طی ۱۰ سال دستکم ۳۵۵ مورد مشکوک به اعترافات اجباری بوده است. علاوه بر اینها سانسورهایی که در صداوسیما وجود دارد به چشم میخورد. مردم به نظامی رأی میدهند که حتی صدای خود را در رسانه آن نمیتوانند بشنوند. از سوی دیگر، گستردگی صداوسیما در روند اجرایی آن خلل ایجاد کرده است ۴۸ هزار نیروی انسانی در صداوسیما وجود دارد، صداوسیمای ملی کشور چین حدود ۱۰ هزار کارمند دارد، و یا شبکه بیبیسی ۲۰ هزار کارمند دارد، اما تأثیرگزاری آنها بیشتر است یا رسانههای ملی ما؟
در ادامه محمد کاوه از تیم عمار (گروه مخالف) در سخنانی بیان کرد: رادیو و تلویزیون ملی ما در انحصار دولت نیست و این سخن تیم مقابل درست نیست. شبکههای خصوصی زیادی هماکنون داریم که در بسترهای اینترنت و ماهواره در کشور فعال هستند. ۵ بستر برای انتقال رسانه در کشور داریم، تنها آنتن رادیو و تلویزیون در اختیار صداوسیما و نه دولت است. البته باید به نکتهای اشاره کرد و آن بند ۱۷۵ قانون اساسی است که شورای نظارت بر صداوسیما را تعریف و اینگونه معرفی میکند: نهادی برای نظارت خارج سازمانی بر صداوسیماست که بر اساس این بند تشکیل شده است. در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران آزادی بیان، نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح کشور باید تامین گردد. نصب و عزل رئیس سازمان صداوسیما با مقام رهبری است و شورایی مرکب از نمایندگان رئیس جمهور، رئیس قوه قضائیه و رئیس مجلس شورای اسلامی هر کدام دو نفر نظارت بر این سازمان را خواهند داشت. پس صداوسیما دولتی نیست و تنها دو نماینده از طرف دولت معرفی میشود که در جمع ۶ نفره ناظران، کار نظارت را انجام میدهند.
وی افزود: اینکه چرا صداوسیمای ما دولتی شناخته میشود به دلیل وابستگی به دولت در بودجه است که با کوچکترین انحرافی بودجه را به راحتی قطع میکنند. برای رفع این مشکل مدلهای مختلفی وجود دارد. شبکههای خصوصی شبکههایی انتفاعی هستند که به دنبال کسب درآمد هستند. چطور میتوان با این شیوه به فرهنگسازی پرداخت؟ در بسیاری کشورها هزینه میکنند که در بلندمدت با توجه به اصلاحات فرهنگی که انجام میپذیرد، این هدف محقق شود.
شیوا نیاری، از تیم آسا (گروه موافق) در ادامه گفت: یکی از ایرادات وارده این است که عدم مدیریت و نظارت درست وجود دارد. تیم مقابل از دولتی نبودن صداوسیما سخن گفتند، اما نفهمیدیم یک جا گفتند صداوسیما نباید کسب درآمد داشته باشد و از سوی دیگر میگویند وابسته بودن آن به بودجه دولتی مشکل اصلی است. نمیدانیم این چطور تبیین میشود پس درآمد آن از کجا باشد؟ راه مقابله با تهاجمات صرفاً این نیست که رادیو و تلویزیون را تحت تأثیر حکومت ببینیم. با بررسی صداوسیما از بدو تأسیس متوجه میشویم که نه آنچنان مواهبی داشته و نه از فساد جلوگیری کرده است. امام علی (ع) فرمودهاند: هر کس آزموده را بیازماید پشیمانی به بار میآورد.
وی افزود: مزیت شبکههای خصوصی این است که امکان ارتقای کیفیت دارد، رسانه خصوصی با فضای رقابتی سالمی که در قبال شبکههای ملی به وجود میآورند منجر به ارائه محتوای با کیفیتتر و شفافیت را بالاتر میبرند و باعث افزایش رضایت مخاطبان میشود. اگر رسانه خصوصی داشته باشیم باعث میشود هزینههای گزافی که صداوسیما پرداخت میکند از دوش مردم برداشته شود و بخش خصوصی بیشتر به کار و فعالیت بپردازد و مردم میتوانند خبرهای درست را بشنوند و شفافیت افزایش مییابند. اما سوال این است که اگر شبکههای خصوصی نباشند، نقایص رسانه و صداوسیمای ملی را چطور میتوان از میان برد؟
در ادامه خلیقی (عضو تیم مخالف) بیان کرد: اینکه تیم مقابل میگوید رسانه فقط رادیو و تلویزیون نیست، یعنی شبکههای اجتماغعی هم یک رسانه هستند، بر سر این موضوع بحثی نداریم و این مطابق گزاره مورد بحث نیست. در گزاره از باید سخن گفته شده است، یعنی رادیو و تلویزیون باید در اختیار مجموعه نهادهای خصوصی قرار بگیرد. اما در این زمینه صحبت نکردند که این رسانهها چطور میخواهند با فساد مقابله کنند؟ در صورتی که رسانه ملی با آن حجم بودجه در این زمینه ناتوان بوده است! میگویید در دنیا تلویزیون درآمدزاست، بله تلویزیونهایی درآمدزاست که محتوای نامناسب پخش میکنند. در هیچ کجای دنیا، دولت، فرهنگ و اخلاق و ارتقای جامعه را بازیچه کسب درآمد نمیکند. هزینهای که برای صداوسیما صرف میشود برای همین است. ضعفهای صداوسیما را بیان میکنید، اما این موضوع اکنون محل بحث نیست. چه زیرساختی را این رسانهها میتوانند آماده کنند که درآمد صحیحی را برای ارتقای جامعه و روشنگری و مبازره با فساد کسب کند و مطالب در این حیطه ارائه دهد؟ یک شبکه خارجی معرفی کنید که بتواند برنامههایی در چارچوب درست و تکامل جامعه خود ارائه دهد، بدون درآمد وابسته و خود را اداره کرده باشد. هر کجا محتوایی ارائه شده که در جهت ارتقای مردم بوده، با حمایت دولت بوده و تأثیرگذاری هم داشته است. نباید به خاطر هزینهها، کیفیت کار را فدا کنیم و مردم دچار دردسر کنیم.
در ادامه زهرا موسوی (عضو تیم موافق) در سخنان پایانی گفت: موافق شبکههای خصوصی هستیم و به نظر میرسد تیم مقابل با این مقوله که شبکههای خصوصی داشته باشیم، مخالف نیستند. اینکه چطور فساد کم میشود، زمانی است که در جامعهای شفافیت آراء داشته باشیم. فرمودید شبکههای خارجی محتوای نادرستی را ارائه میکنند، آیا این سخن درست است و ادعای صحیحی است؟ در فرهنگ خودشان آن محتواها نادرست نیست. میگویید با ضعفها کار نداریم، اما راهکار شما برای ضعفهای صداوسیمای دولتی چیست؟ شما فقط نگران مسائل مالی هستید، اما به این هم توجه داشته باشید که همین صداوسیما چقدر بودجه و منابع مالی دارد. معتقدیم صداوسیما برای جلب حداکثری مخاطب و ساخت برنامهها در جهت برآورده کردن نیازهای آنها موفق نبوده است و این عدم موفقیت یک علت اساسی دارد و آن دولتی بودن رسانه ملی است. اقتضای رسانه ملی این است که محتوایی را ارائه دهد که دربردارنده آرزوهای همه ملت باشد، با اعمال محدودیتهای سیاسی و ایدئولوژیک بودن آن، این رسانه عملاً از درک عمیق و همراه شدن با تحولات سیاسی و اجتماعی و درک ذائقه مخاطب عاجز بوده است.
وی افزود: برخلاف انتظار و تخمینها، ایجاد شبکههای خصوصی موجب جذب بیشتر مردم به سمت اهداف و آرمانهای حاکمیت خواهد شد. در صورتی که شبکههای خصوصی ملزم به اجرای قوانین جمهوری اسلامی باشند، و بدانند اگر تخلفی صورت پذیرد دچار زحمت و تعطیلی میشوند، دست به تولید محتواهای سالم، جذاب و مناسب خواهند زد.
محمد کاوه در پایان گفت: نه رسانه خصوصی را تأیید میکنیم و نه رسانه دولتی را که باعث انحصار میشود، ما به دنبال مردمی شدن رسانه و صداوسیما هستیم چیزی که در قانون اساسی به آن اشاره شده است. مدلهای مختلفی برای رفع انحصار دولت از صداوسیما وجود دارد؛ برای مثال ۷۰ درصد بودجه رادیو و تلویزیون ملی ترکیه از قبض آبونمان خانوارها و مالیات خرید لوازم صوتی و تصویری به دست میآید، ۱۰ درصد از تبلیغات و ۲۰ درصد را دولت میدهد، نقش دولت در کمترین میزان است و اگر دولت بودجه را قطع کند، خللی در روند فعالیت این رسانه ایجاد نمیکند. ما نیز باید به این سمت برویم، اما دولت انگار دوست دارد رسانه و صداوسیما را در دست بگیرد. از سوی دیگر، کدام رسانه در دنیا وجود دارد که سانسور نداشته باشد؟ تمامی رسانهها سانسور دارند حتی در کشورهایی که آزادی بیان وجود دارد. هر کجای دنیا مطابق قوانین و فرهنگ خود این سانسورها را دارد.
وی افزود: تیم مقابل گفتند خصوصیسازی هزینهها را از مردم بر میدارد، اما هیچ چیزی مجانی نیست به هر حال هزینه آن را یک کسی یا نهادی پرداخت کرده است. در ایجاد صداوسیمای خصوصی، پولها پرداخت میشود با بهای از دست دادن اقتدار منطقهای، از سوی دیگر سرمایه افرادی وارد این فرایند میشود که منجر به تجزیه و فروپاشی میشود، همانند اتفاقی که در انقلابهای رنگی در کشورهای دنیا شاهد بودیم.
نظر شما :