آغاز سومین دوره طرح ملی گرامیداشت شهدای دانشجو «یادیار» از استان فارس
به گزارش روابط عمومی سازمان دانشجویان ایران، سومین دوره طرح ملی گرامیداشت شهدای دانشجو «یادیار»، با تکریم شهید دانشجو دکتر سید محمدابراهیم فقیهی عضو جهاددانشگاهی شیراز آغاز شد.
امیررضا خرم دل مدیر اجرایی سازمان دانشجویان فارس ضمن بیان اینکه استان فارس پیشتاز برگزاری طرح «یاد یار» در استانهای کشور است، افزود: در سه سال اخیر و از آغاز به کار اولین دوره طرح ملی «یاد یار»، استان فارس اقدامات ارزندهای از جمله نامگذاری سالن اجتماعات سازمان دانشجویان به نام شهدای دانشجو، نامگذاری ساختمان فرهنگی پژوهشی جهاد دانشگاهی فارس به نام مجتمع شهید فقیهی ، تولید پادکست و محتوای بصری، بازدید از خانواده معظم شهدا و ... را اجرایی کرده است.
وی گفت: اثر ارزشمند «کتاب شهدای دانشجو استان فارس» از سال ۱۴۰۲ در دست گردآوری و تألیف است و بنا داریم پس از اصلاحات نهایی، امسال در تاریخ مناسبی با حضور مسئولین ارشد استانی رونمایی کنیم. وی همچنین از حمایت های رییس سازمان دانشجویان ایران در برگزاری طرح ملی «یاد یار» و ایجاد فرصت جهت شناسایی و بزرگداشت شهدا تقدیر کرد.
در ادامه دکتر استقلال رییس جهاددانشگاهی واحد فارس گفت: برای ما جهادگران جهاددانشگاهی، افتخار بزرگی است که همکار بزرگانی مثل شهید دکتر فقیهی بودیم و وقتی که به تاریخچه زندگی این شهید بزرگوار نگاه میکنیم درس های بزرگی میآموزیم ، از جمله اینکه منافقین تهدید کرده بودند، هیچ دکتری حق حضور در جبهه را ندارد، ایشان با گذشت از جان خود در جبهه ها اتاق عمل صحرایی راه انداختند و متأسفانه سرانجام همین فعالیت ها بود که منجر به هدف ترور منافقین قرار گرفتند. انشاالله که ما هم رهرو خوبی برای این مجاهدین باشیم و صبر و پایمردی را از شهدای جبهه حق بیش از پیش یاد بگیریم.
آقای فقیهی، فرزند شهید سید محمدابراهیم فقیهی نیز بیان کردند: اگر ترورهای دهه 60-61 را بررسی کنید، متوجه میشوید که منافقین افرادی را برای ترور انتخاب میکردند که اینها به نوعی جهت را برای بقیه مشخص میکردند، افرادی حضور و ورودشان خط مستقیم و راه درست برای دیگران بوده است و اگر دقت کنید افرادی که انتخاب شدهاند چنین خصیصهای در همه آنها مشترک بوده است. آن شخص میتوانست یک شخص روحانی، بازاری، مسئولین نظام جمهوری اسلامی و یا دانشگاهی باشد؛ لذا خیلی حساب شده این جنایات را مرتکب شدند ولی سرانجام به هدف و اهداف پستشان نرسیدند و کما اینکه چند وقت اخیر مجدد همان رفتار تکرار میشود و ما ترور افرادی را داشتیم که آنها رهبرانی رو مورد ترور قرار میدهند که ایشان جهت و راه آینده را برای بقیه روشن میکنند و حق و باطل را از هم جدا میکنند و سعی میکنند با از بین بردن حق و به قول خودشان با حذف فیزیکی این افراد جلوی این مسیر را سد بکنند، ولی زهی خیال باطل. به مدد علما خون شهدا برای افراد جامعه تبیین شده و و راه شهدا ادامه خواهد داشت تا انشاالله روزی که حضرت حجت ظهور بفرمایند و دنیا را از دست این ستم گران عالم نجات دهند.
وی ادامه داد: صبح که داشتم می آمدم مادرم آهی کشید و گفت 43 سال از آن روز گذشت و روزی که این اتفاق برای پدرم افتاد، من فقط 7-8 سال داشتم. ساعت یک بعد از ظهر روز یکشنبه 19 مهر ماه 1360 بود، پدرم از زمان آغار دستیاری خانهای نزدیک بیمارستان در تیرماه سال 1357 گرفته بودند تا خیلی راحت بتوانند تردد بکنند و بهخاطر علاقه به خانواده در کمترین زمان استراحت بین ساعت کار در حد نیم ساعت به خانه می آمدند و برمیگشتند ، آن روز هم مثل روزهای دیگر ساعت 1- 1:15 بعدازظهر بود، من بعد از مدرسه توی کوچه داشتم بازی می کردم که یکباره درب خانه بسته شد. من به بازی در محوطه ادامه دادم، پدر را دیدم که به طرف خانه می آمد به سمت پدر دویدم، شروع کلاس دوم دبستان من بود، گفتم بابا من دیکته ام را 20 گرفتم. ایشان دستی روی سر من کشید و به سمت خانه رفتیم، حین باز کردن در، یکباره صدای مهیبی از پشت سر شنیدم، چون این صدا رو قبلا شنیده بودم، برای من عجیب نبود و داشتم شیطنت و بازی خودم را میکردم که دیدم پدر به سمت راست متمایل شد و دستشان به سمت گردن رفت و قطرات خون شروع به چکیدن کرد، من فقط می دیدم بخاطر صداها و فریادهایی که میشنیدم حالم بد شد. دیدم پدرم هنگام افتادن، فریاد بلندی کشید اولین کلمهای که گفت، یا ابوالفضل بود و وقتی به پشت زمین خورد با لااله الا الله تمام کرد. همیشه این صدا توی گوش من هست این صحنه ها همیشه جلوی چشم من هست نه اینکه الان بخواهم تعریف کنم. مادرم آمدند پایین دستشان را زیر گردن پدر بردند و گفتند چرا دارید نگاه میکنید بیایید کمکش کنید دارد از بین می رود.
پرستاری در جمع بود به نام مصطفیلویی که مالزیایی بود و همسرشان خانم شادبینی که ایشان بازنشسته هستند . آقای لویی آمدند و پدر را روی شانه انداختند و به سمت بیمارستان رفتند. بنده خدایی که ترور را انجام داده بود، دقیقا دیدمش اما سریع فرار کرد، یکی از همسایههای مسن هم سنگی به سمتش پرتاب کرد اما او فرار کرد و رفت. یکسری افرادی که این صحنه را میدیدند با اینکه میدانستند پدر مسلح هستند، هیچ اطلاعی ندادند تا از خود دفاع کنند. ایشان موافقین و مخالفین زیادی داشتند.
گفتنی است طرح ملی "یاد یار" که به تجلیل از شهدای دانشجو و شهدای عرصه علم و فناوری میپردازد، توسط سازمان دانشجویان ایران و همکاری واحدهای استانی در سراسر کشور بر اساس آیین نامه معینی در سال تحصیلی 1404-1403 برگزار میگردد.
نظر شما :