در آئین بزرگداشت استاد فیرحی مطرح شد:

فیرحی اهل توهین و بی‌احترامی به منتقدان نبود/ زبان استاد زبان مسائل مردم بود

۰۱ آذر ۱۳۹۹ | ۰۹:۳۷ کد : ۲۰۲۹ اسلایدر نکوداشت مفاخر ایران اسلامی
نشست «اندیشمند دردآشنا» با محوریت بزرگداشت حجت‌الاسلام داود فیرحی، ۲۷ آبان ماه، به صورت مجازی برگزار شد که در این مراسم کاظم قاضی‌زاده، داریوش رحمانیان، محسن برهانی و سیدعلی میرموسوی به ایراد سخن پرداختند.
فیرحی اهل توهین و بی‌احترامی به منتقدان نبود/ زبان استاد زبان مسائل مردم بود

به گزارش روابط عمومی سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی، حجت‌الاسلام والمسلمین کاظم قاضی زاده در آئین بزرگداشت هفتمین روز درگذشت استاد فیرحی گفت: دکتر فیرحی هیچ گاه خود را بزرگ‌تر از دیگران ندید و اهل توهین و بی‌احترامی به منتقدان نبود
وی اظهار داشت: مظلومیت افرادی که در کرونا از دست می دهیم بسیار تاثربرانگیز است، به ویژه اینکه برای بزرگداشت اندیشمندان و فرهیختگان امکان برگزاری جلسات پرشور از ما سلب شده و مجبوریم از طریق شبکه های مجازی ارادت خود را اعلام کنیم.
او افزود: امیدواریم روح این استاد بزرگ با اولیای الهی محشور باشد و ابعاد علمی ایشان زنده تر از گذشته در جامعه جریان یابد.
رئیس موسسه علمی پژوهشی فهیم در مورد ویژگی‌های مرحوم دکتر فیرحی بیان کرد: حجت‌الاسلام فیرحی مرد دین و سیاست بود، ایشان ویژگی های ارزشمندی در عرصه های مختلف زندگی داشت و بسیار مورد اهتمام اندیشه ورزان بود و فقدان ایشان موجب تاسف و تاثر است.
او عنوان کرد: فقدان این عزیز قابل توجه است، از ابتدای کرونا تاکنون، رحلت کسی در حدّ و اندازه ایشان نتوانسته جامعه را این گونه متاثر سازد، درگذشت این مرحوم بسیار متاثر کننده بود و با مرگ زودهنگام و مظلومانه شان، بسیار دل ها را سوزاند.
قاضی زاده خاطرنشان کرد: فیرحی اوصاف متعددی داشت که ایشان را محبوب کرده است، یک سری از خصوصیات ویژه برای دوستان و آشنایان داشت و یک سری ویزگی ها در سطح کلان و ابعاد علمی و سیاسی داشت و این دو در کنار هم شخصیتی به وجود آورد که موجب تکریم و محبت دوستان و اندیشه‌ورازن قرار گرفت.
او تصریح کرد: ایشان عالمی متواضع بود و در باب تواضع می دانیم که یکی از امور به صورت اضداد است، چون علم، انسان را بزرگ می کند و کسی که عالم می شود در حین عالم بودن، اگر تواضع داشته باشد، بسیار عظیم و با ارزش است و فیرحی چنین شخصیتی داشت.
استاد سطوح عالی حوزه علمیه گفت: هر کس برای خدا تواضع کند، خدا ایشان را بزرگ می کند، استاد فیرحی در جلسات علمی همواره سعی می‌کرد آخرین نفری باشد که اظهار نظر می‌کند و در هنگام اظهار نظر می گفت من نکته‌ای در ذهن دارم و سوال می کرد که آیا نکته درستی بود و اگر با اساتید نیز اختلافاتی داشت آنها را به بزرگی یاد می کرد و می گفت نظر من شاید از نظر استادم به حق نزدیک تر باشد.
او افزود: خصوصیت ایشان در برخورد شاگردان و دوستان و اساتید خیلی ممتاز بود، از ویژگی های ایشان که موجب محبوبیت می شد تواضع بود و ایشان را شخصیتی متواضع می شناختند.
قاضی زاده اظهار داشت: بیان استاد فیرحی هر گز گزنده نبود و چه در شوخی و جدی و یا مباحث علمی و کلاس و جلسات علمی هیچ گاه زبان گزنده ای نداشت، حتی یک سخن سخیف و نا بجا از او نشنیده ایم و جایی که خود را بزرگ بداند و دیگران را تحقیر کند در ایشان سراغ نداشتیم.
او عنوان کرد: حتی افرادی که مورد انتقاد ایشان قرار می گرفتند نسبت به وی محبت داشتند؛ یکی از مشکلات جامعه علمی این است که در برخورد علمی و سیاسی اولین چیز تحقیر و توهین و گزندگی و انتصاب های ناروا به دیگران و منسوب کردن به خودباختگی و شرق زدگی و غرب زدگی است اما حجت‌الاسلام فیرحی هیچ گاه خود را بزرگ‌تر از دیگران ندید و اهل توهین و بی‌احترامی به منتقدان نبود.
استاد سطوح عالی حوزه علمیه گفت: گاهی تا نظری بر خلاف ما باشد او را به نا آگاهی و شرق زدگی و غرب زدگی متهم می کنیم، اما تاکنون ندیدم در نقدهایشان این را بگویند و به شدت سعی می کرد در مواجهه با دیگران این گونه قضاوت نکند.
او خاطرنشان کرد: استاد فیرحی دارای شخصیتی روحانی ربانی و دانشگاهی تمام عیار بود که مراتب کارشناسی و کارشناسی ارشد را با بالاترین امتیاز گذراند و وقتی در جلسه دفاعیه دکترا قرار گرفت یک آمفی تئاتر مخاطب داشت.
قاضی زاده ادامه داد: چون می خواست برای دفاع دکتری آماده شود همزمان استاد کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشکده حقوق و و علوم سیاسی بود و زمانی آیت الله مرحوم زنجانی می گفت به نظرم فیرحی شایسته ترین فردی است که می تواند جای من را در فقه سیاسی بگیرد و چنین اخلاق و عرضه گسترده شاگردان باعث شد فیرحی در هنگام دفاعیه یک سالن مخاطب داشته باشد و با نمره ۲۰ از رساله دکتری دفاع کرد.
او عنوان کرد: فیرحی در حوزه نیز متون را خوب متوجه شده بود و جمع بین حوزه و دانشگاه را به خوبی نمایندگی کرد، بعد از اینکه دکترای دانشگاه را گرفت و دروس حوزوی را تمام کرد در طول ۲۰ سال استاد دانشگاه تهران بود ولی در قم سکونت داشت و برای حوزه و دانشگاه تدریس می کرد.
رئیس موسسه پژوهشی فهیم بیان داشت: در ۵ سال اخیر که انجمن علوم سیاسی در حوزه شکل گرفته بود بدون وقفه هر چهارشنبه یک جلسه علمی در همین حوزه داشت و مباحثی که بعداً به صورت کتاب از ایشان منتشر شد را با دانشجویان دکتری گذراند و بسیار به این موضوع بها می داد و استاد انجمن علمی حوزه و هم در دانشگاه تهران بود.
او تصریح کرد: حضور ایشان در جلسات مختلف علمی و دانشگاهی با ارزش بود و در موسسه فرهنگی پژوهشی فهیم فیرحی غیر از اینکه عضو شورای عالی مشورتی بود بیش از ۱۸ جلسه نظریه پردازی به معنای واقعی کلمه داشت که توام با حرف نو زدن بود که همه را یک جا منتشر می‌کنیم.
قاضی زاده افزود: فیرحی هم استاد و هم دانشجو بود، هم طلبه تربیت می کرد و هم نویسنده بود و هر دو سال یک کتاب از ایشان چاپ شده است که برخی به عنوان کتاب سال منتخب و پذیرفته شد، در تحقیقات و مقالات و در مجامع علمی و بین المللی حضور داشت.
او اظهار داشت: فیرحی، خود را یک مبلغ دینی می دانست و به راحتی در مجالسی که مربوط به عزای اهل بیت و میلاد و شادباش اهل بیت بود، شرکت و سخنرانی می کرد و سخنرانی های تحلیلی جالبی از حرکت اهل بیت و تحلیل های تاریخی از صدر اسلام داشت تا جایی که بسیاری از اندیشمندان تاریخی، ایشان را معلم تاریخ می دانستند، به این دلیل وقتی از دنیا رفت در حوزه و دانشگاه مورد استقبال قرار گرفت و برخی از مراجع پیام تسلیت دادند و مدیر حوزه های علمیه کشور و برخی از بزرگان در پیامی فقدان ایشان را گرامی داشتند.
رئیس موسسه فهیم بیان کرد: رحلت ایشان، فقدان بزرگی به شمار می رفت و برخی از مراجع تماس گرفتند و شاگردان طلبه و دانشگاهی از این رحلت متاثر شدند، اینها بخشی از حوزه های مخالف زندگی ایشان است، اما یک نکته در شیوه پژوهش ایشان و نگاه پژوهشی شان این بود که برای کسانی که ایشان را ندیدند قابل توجه است.
او در این باره توضیح داد: یکی از نکات اساسی که فیرحی در اندیشه سیاسی اسلام دنبال می کرد آن است که به دنبال قرائت های حق محور از اندیشه سیاسی اسلامی بود.
قاضی زاده گفت: در تاریخ اسلام و بیان محققان در حوزه علوم اسلامی به ویژه اندیشه سیاسی دو نگاه متمایز قابل پیگیری است، یک نگاه قدیمی تر و مسلط تر مساله تکلیف محور به حوزه عمومی سیاست و حکومت است یعنی وقتی می خواهد حاکمیت را ترسیم کند دنبال وظایف و تکلیف مردم و حاکمیت می‌گردد و انتخابات و راهپیمایی را تکلیف می داند و اگر موضوعی را پنهان می کند در حوزه تکلیف می‌داند.
او ادامه داد: این دیدگاه انسان را در زندگی اجتماعی و سیاسی یک مکلف می داند نه کسی که حق دارد سرنوشت خود را تعیین کند و حاکمان خود را انتخاب کند و حداکثر این است که حاکم کاری می‌کند که ظلم است روز قیامت مواخذه می شود، برخی از اندیشه ورزان سنی استبداد را براساس این دیدگاه تئوریزه کردند و نمی گفتند وظیفه مردم و حاکیمت است بلکه می گویند وظیفه مردم اطاعت از حاکم است و وظیفه حاکم عدم ظلم و رسیدگی است و می گویند اگر حاکم انجام نداد شما به عنوان مردم وظیفه تان را انجام دهید و اگر حاکم انجام نداد به جهنم می رود.
استاد حوزه علمیه قم عنوان کرد: در مقابل این دیدگاه نگاه حق گرایانه و حق محور وجود دارد یعنی به مساله حکومت به عنوان حق مردم نگاه می کند و می گوید مردم حق دارند در سرنوشت خود دخالت کنند همچنان که در قانون اساسی ما در اصل ۵۳ آمده است: «این حاکمیت یک حق الهی است که خداوند به مردم واگذار کرده و مردم را بر سرنوشت خودشان حاکم کرده است»، این نگاه حق محور لوازمی دارد یعنی کسانی که حق محور باشند نگاهشان به مسائل جامعه متفاوت است.
او خاطرنشان کرد: فیرحی نسبت به چند شخصیت دو نوع برخورد داشت یکی مرحوم نائینی و دیگری مرحوم شیخ فضل الله نوری و دیگری شهید سید محمد باقر صدر بود. ایشان نائینی را بسیار مورد تکریم قرار می داد و دیدگاه ایشان را از دل کتاب هایش بیرون می آورد و کار سترگی را در شرح کتاب تنبیه الامّه نوشت، چون نائینی کسی بود که به حق مردم بر مشورت و نظارت تاکید می کرد. در مقابل شیخ فضل الله نوری برعکس هیچیک را نمی پذیرفت و حق مردم را دینی نمی دانست و انتخابات را شرک می دانست و در حوزه تعیین سرنوشت حقی را از نظر شرعی تصویر نمی‌کرد.
قاضی زاده بیان داشت: مرحوم سید باقر صدر از شهدای برجسته نیز مورد نقد فیرحی بود چرا که ایشان در حوزه اندیشه سیاسی ورود زیادی نداشت و دو اثری در اواخر عمر در ترسیم حکومت اسلامی نوشتند و اثر دیگری ندارند یک مبنای اصولی تحت عنوان به حق طاعه است به این معنا که خداوند متعال حقی بر گردن مردم دارد به خاطر خلقت و تربیت آنها که این حق چیزی نیست جز اطاعت کردن محض از خدا.
او تصریح کرد: محمد باقر صدر در حوزه مربوط به اصول به جای اینکه اصالت البرائه را در نظر بگیرد بیشتر نگاهش به اصالت احتیاط بود، نگاه باقر صدر به دلیل اینکه از پایگاه تکلیف گرایی به انسان نگاه می کرد مورد نقد فیرحی بود.
رئیس موسسه فهیم گفت: کتاب فقه و حکمرانی حزبی که از آثار اخیر است به دنبال نگاهی بود تا جامعه را به سوی مجموعه های متشکل حزبی بکشاند و حزب را یک مشروع فقهی جلوه دهد چرا که می دانست اگر حزب قوی و پایداری داشته باشیم می تواند یک نوع دست به دست شدن قدرت داشته و از استبداد دور باشد و کارشناسی جدی در حوزه حکومت را سبب شود، حزب می تواند مطالبه گر نسبت به هرم قدرت باشد و خود می تواند پاسخگو باشد نسبت به کسانی که به او رای دادند و حزب را خیلی مهم می دید و بر این اساس فقه حزبی را نوشت.
او اظهار داشت: فیرحی به نظر در میانه اجتهاد علمی از دنیا رفت و کاش باقی بود تا پروژه نیمه تمام را کامل کند او می توانست ۲۰ سال دیگر از فکر خلاق جامعه را سیراب کند.
قاضی زاده گفت: در این شرایط فقدانش به دو چیز امید داریم اول فوت فیرحی موجب زنده شدن آثار ایشان در فکر و کلام شد همه به آثار او توجه کردند و مقالات، کتاب ها و سخنرانیها و مصاحبه هایی که انجام داده بود، می تواند مورد استفاده قرار بگیرد؛ نکته دوم اینکه فیرحی شاگردانی تربیت کرده که به لحاظ نظری و فکری با او همراه بودند و به لحاظ سطح علمی در دانشگاههای مختلف کشور و قم هستند و شاگردانش در انجمن علمی حوزه و دانشگاه تهران می توانند راه او را ادامه دهند و جای خالی وجود فیزیکی اش با گسترش اندیشه او جبران شود.

در ادامه این نشست سیدعلی میرموسوی عضو هیئت علمی دانشگاه مفید با بیان اینکه دستاورد پروژه فیرحی رد برداشت‌های ایدئولوژیک از سنت بود، اظهار کرد: در دوره اخیر جریان اسلام‌گرایی سنت را براساس اقتضائات خودش تفسیر کرد و تفسیر ایدئولوژیک از سنت به وجود آمد و در راستای توجیه روندهای خود مدعی شد که این موارد در سنت وجود دارد، ولی ایشان این کار را مصادره سنت از سوی جریان‌های ایدئولوژیک می‌دانست و این رویه را نقد می‌کرد.
میرموسوی افزود: انسان یک موجود میراست، اما یک واقعیت تلخی که بسیار ناامیدکننده است، عمر کوتاه نیکان و عمر دراز بدان است. برخی افراد وجودشان سودمند و ثمربخش است که جامعه از آنها بهره می‌برد و وقتی در سن پایین از دنیا می‌روند، جامعه بسیار در سوگ فرومی‌رود و برعکس، کسانی نیز هستند که جامعه از وجود آنها آسیب می‌بیند، اما آنها همچنان زنده می‌مانند و به رنج دادن جامعه نیز ادامه می‌دهند که بسیار سخت است. فیرحی از گروه نخست بود و به گواه اندوه عمیقی که در سوگ ایشان به وجود آمد، می‌توان چنین ادعایی را مطرح کرد. چه، بسیاری از دانشجویان و … در صفحات مجازی به ذکر فضائل ایشان پرداختند.
وی ادامه داد: اما افراد بدکار که مایه رنج و دردسر هستند، مانند کف روی آب‌اند و از بین می‌روند، اما آنها که برای مردم سودمند هستند، باقی می‌مانند و دکتر فیرحی نیز از چنین شخصیت‌هایی بود. یک شخصیت جامع بود و دوستان ایشان نیز به یک قشر، محدود نبودند. ادبیات و گفتمانی که ایشان داشت نیز بسیار عمومی بود و همه‌کس می‌توانست با آن ارتباط برقرار کند.


زبان فیرحی زبان مسائل مردم بود
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید با بیان اینکه پروژه ایشان این بود که مانند پیشوایان دینی زبانش، زبان نیازها و مسائل و مشکلات مردم بشود اذعان داشت: او می‌توانست خواست‌های جامعه را ببیند و جامعه از این‌رو او را دوست داشت. سخنرانی‌های فیرحی به دل می‌نشست و دلیل اینکه جامعه از او استقبال کرد نیز این بود که او یک اندیشمند، استاد، روحانی و دانشمندی بود که تمام ابعاد وجودی او در خدمت جامعه قرار گرفت و علمش طوری بود که سودش به جامعه می‌رسید و خیلی اوقات ما علم داریم، اما این علم به سود جامعه نیست. با علم او، راهی ایجاد می‌شد و هر جایی که فیرحی رفته یک بابی را برای بحث باز کرده است.
همان طور که در دین وجه سلبی و ایجابی داریم، پروژه ایشان نیز این طور بود. از جمله اینکه، رویکرد انتقادی نسبت به نظریه‌های اقتدارگرایانه در مورد نظام سیاسی داشت و باتوجه به اینکه حکومت‌های استبدادی پیشینه‌های قوی دارند و رگه‌های استبداد به این سادگی از بین نمی‌رود، یک بخش از وجه سلبی او معطوف به نقد استبداد بود. دغدغه داشت و از بحث‌های کواکبی بهره می‌برد تا به نقد استبداد دینی بپردازد و جرئت و صراحتی که ایشان در نقد استبداد داشت، بسیار الگو بود و ایشان با یک بیان بسیار آرام و منطقی استبداد را مورد نقد قرار می‌داد. ایشان در پروژه رساله دکتری می‌گوید که چطور این سنت اقتدارگرایی وجه غالب سنت سیاسی ما شده است و آیا می‌توانیم سنت را به شکل دیگری تفسیر کنیم یا خیر.
هنر دکتر فیرحی این بود که ایده‌هایی که تا حدودی رادیکال محسوب می‌شد را با یک بیان آرام مطرح می‌کرد و در شرایطی که جریان‌های اقتدارگرای دینی از امکانات خود برای تقویت نظریه‌شان برخوردار هستند، ایشان با اندک امکانات خود به نقد آنها می‌پرداخت که این یک بعد سلبی بود. یک بعد دیگر نیز تفسیر و برداشت‌های شرق‌شناسانه از سنت بود که شرق‌شناسان نیز سنت ما را مورد بررسی قرار داده و برداشت‌هایی از آن دارند و دکتر فیرحی منتقد این برداشت‌ها بود و می‌گفت که نباید سنت خود را از دریچه تحقیق‌های شرق‌شناسانه بشناسیم، بلکه باید با ابزارهای درونی خود، این سنت را درک کنیم و لذا برداشت‌های غیرهمدلانه با سنت را نیز نقد می‌کرد.


فیرحی و نقد برداشت‌های ایدئولوژیک از سنت
در آن سو کار دیگر ایشان این بود که برداشت‌های ایدئولوژیک از سنت را نیز نقد می‌کرد و دستاورد پروژه ایشان رد برداشت‌های ایدئولوژیک از سنت بود. در دوره اخیر جریان اسلام‌گرایی را داشتیم که می‌خواست تفسیر ایدئولوژیک ارائه کند و سنت را براساس اقتضائات خودش تفسیر کند و این تفسیر ایدئولوژیک از سنت به وجود آمد و در راستای توجیه روندهای خود گفت که در سنت اینها وجود دارد و یکی از کارهای ایشان این بود که می‌گفت سنت توسط این جریان‌های ایدئولوژیک دارد مصادره می‌شود و این رویه را نقد می‌کرد.
اما در وجه ایجابی چند نکته را می‌شود مطرح کرد؛ یکی اینکه ایشان سنت نواندیشی دینی و نگاه نواندیشانه به تعالیم دینی را تقویت کرد؛ یعنی پروژه‌ای که ایشان تداوم بخشید، پروژه نواندیشدان دینی بود که از زمان نائینی و حتی قبل از نائینی وجود داشت و یکی از دستاوردهای علمی ایشان این بود که ستاره‌ای در این پروژه بود و تحولات قبل را نیز براساس این نگاه تفسیر کرد و نتیجه‌اش این بود که یک تفسیری از دین ارائه کرد که پاسخ‌گوی نیازهای مسلمانان است.


سنت دموکراسی‌خواهی در چارچوب اندیشه دینی
نکته دیگر، پیوند بین سنت و تجدد بود. ایشان توانست بین اصالت و معاصرت پیوند بدهد و راه سومی را به دست آورد که پاسخگوی نیازهای انسان امروز باشد و به همین دلیل ایشان بین بحث‌های مدرن و سنتی پل ایجاد می‌کرد و خیلی توجه داشت که چطور می‌شود از روش‌شناسی‌های مدرن در فهم سنت بهره‌مند شویم. یک نکته دیگر برجسته کردن اهمیت و نقش اندیشه سیاسی در مراحل تجولات سیاسی است. اینکه بخواهیم تحولی داشته باشیم، نمی‌توانیم به مباحث اندیشه‌ای بی‌توجه باشیم و در این راستا ایشان به جای سنت اقتدارگرایانه کوشش کرد تا یک نوع سنت دموکراسی‌خواهی را در چارچوب اندیشه دینی تقویت کند و دکتر فیرحی کوشش و اجتهادی که می‌کرد در سطح محدود نمی‌شد و به جای اینکه در سطح کار کند، در عمق و مبانی کوشش می‌کرد و در آثار و تألیفات خود به مبانی و اموری که نقش بنیادین در تحولات سیاسی دارند، پرداخت.
حق و تکلیف نیز از بحث‌هایی بود که ایشان کوشید تا تقدم حق بر تکلیف را نشان دهد و یک رویکرد حق‌مدار را در فقه سیاسی مطرح کند و کوشش می‌کرد مبانی دولت مدرن را بر اساس سنت اسلامی نظریه‌پردازی کند. ایشان توانست یک الگویی برای همه کسانی باشد که با روش اصلاح‌طلبانه در پی تغییر امور هستند و می‌خواهند با یک سبک اصلاح‌طلبانه تغییراتی را در جامعه ایجاد کنند.


نظر شما :